هوش مصنوعی به چه سمتی پیش می رود ؟
هوش مصنوعي ( هوش مصنوعي ) شاهد خوبي براي اين مدعاست كه چگونه گاهي اوقات ، دانش خيلي آرامتر از آنچه پيش بيني كرده ايم ، حركت مي كند. برخي در آغاز اختراع كامپيوترها ، معتقد بودند كه ما سرانجام توانسته ايم ابزاري را در اختيار بگيريم كه ميتواند مشكلات ذهني را حل كند ، اما كاملا اينگونه نبوده و هر چند در طول سالهاي اخير با نسل جديدي از ماشينهاي هوشمند مواجه شده ايم ، اما نتايج آنگونه كه انتظار مي رفت نبود، كامپيوترهايي كه در گذشته بر ما تاثير بسياري زيادي مي گذاشتند، در حال حاضر ديگر چندان تاثير گذار نيستند و ما به دنبال اين هستيم كه چه مشكلاتي بر سر راه هوش مصنوعي ( هوش مصنوعي ) قرار دارد.
هوش مصنوعي مهندسي الهام گرفته از زيست شناسي است
هوش مصنوعي مهندسي الهام گرفته از زيست شناسي است ، انگاه كه ما به حيوانات و به انسانها نگاه مي كنيم و مي خواهيم ماشين هايي بسازيم كه آنچه آنها انجام مي دهند را انجام دهند . ما ماشينهايي را مي خواهيم كه قادر باشند مانند انسانها و حيوانات ياد بگيرند ، بفهمند ، صحبت كنند ، استدلال كنند و در يك كلام «هوشيار» باشند .
تاريخچه پيچيده هوش مصنوعي
هوش مصنوعي كارش را با نوعي زيست مصنوعي آغاز كرده است ، با نگاه كردن به زندگي جانداران و گفتن اينكه … آيا ما مي توانيم اعمال آنها را توسط ماشينها مدل سازي كنيم ؟ … فرض بر اين بوده است كه موجودات زنده ، سيستمهايي فيزيكي هستند كه ما آنها را مورد آزمايش قرار مي دهيم تا ببينيم در كجا مدل سازي آنها براي ما مفيد است و در كجا مناسب نيست .
زيست شناسي مصنوعي به سير تكامل سيستمهاي فيزيكي ، فرآيند رشد از كودكي تا بلوغ ، تركيبات داخلي عصبي و اين قبيل مسايل مي پردازد ، يك زير مجموعه از زيست مصنوعي ، نوعي جانور شناسي مصنوعي است كه رفتارهاي حركتي ، بينايي ، آموزشهاي زبان شناسي و برنامه ريزي و غيره را مورد توجه قرار مي دهد، زير مجموعه بعدي آن ، روانشناسي مصنوعي است كه به رفتارهاي بشري در آنجا كه با استدلال ، زبان و سخنوري ، تمدنهاي اجتماعي و همه مسايل فلسفي مانند حس هوشياري ، آزادي و غيره سرو كار دارد ، مي پردازد.
چرا در الگوی هوش مصنوعی از کودکان و حیوانات استفاده می شود؟
مردم بااعمالي مانند انجام محاسبات ریاضي پيچيده و اجراي يك بازي خوب شطرنج تحت تاثير قرار مي گيرند ، اما در مقايسه با آن ، توانايي راه رفتن چندان مهم به نظر نمي رسد . شما نمي توانيد با افتخار به دوستانتان بگوييد : « نگاه كنيد ، من دارم راه مي روم » چون آنها هم مي توانند مثل شما راه بروند.
بنابراين مشكلاتي كه يك كودك نوپا هر روز با آن دست به گريبان است ، به نظر خسته كننده و بسيار پيش پاافتاده مي آيد . بنابراين به نظر مي رسد پيچيده ترين مشكلات ، آنهايي است كه نياز به انديشيدن دارد، مانند شطرنج و اثبات قضيه هاي رياضي ، اما آنچه در 50-40 سال اخير اتفاق افتاده است ، اين بوده كه چيزهايي از قبيل بازي شطرنج به طوري باور نكردني براي كامپيوترها آسان شده است ، در حاليكه ثابت شده است آموزش راه رفتن و حركت كردن بدون افتادن ، براي يك كامپيوتر بسيار مشكل است .
اعطاي توانايي داشتن احساسات و چيزهاي ناملموس ديگري كه بيشترين رفتارهاي هوشمند انساني را طلب مي كند ، به ماشينها ، بسيار مشكل است . بنابراين حيوانات و كودكان شايد الگوي مناسب و متقاعد كننده اي براي هوش مصنوعي باشند. ميليونها سال طول كشيده تا سير تكامل ميمونها كامل شود و تنها چند ميليون سال طول كشيده تا همه چيزهايي كه ما تحت تاثير آنها قرار داريم پديد بيايد و ممكن است الگو برداري از اعمال ساده و روزمره موجودي زنده به نظر ساده بيايد .
هوش مصنوعي جديد و هدف گذاري جديد تحولي در زمينه هوش مصنوعي
با نامهايي از قبيل زندگي مصنوعي (AL) و رفتارهاي تطبيقي به وجود آمده است كه به ترتيب تلاش مي كنند تا دوباره هوش مصنوعي را در مفهوم زيست شناسي مصنوعي و جانور شناسي مصنوعي قرار دهد.
راهكار اصلي
در اينجا راهكار اصلي اين است كه ، ما بيشتر نياز داريم تا لايه هاي حيواني رفتارهاي بشري را بشناسيم و بفهميم ، قبل از آنكه بتوانيم روياي هوش مصنوعي را در ايجاد هوشي كامل و متقاعد كننده تحقق بخشيم ، هوش مصنوعي ، هنوز و مثل هميشه توسط مدلهاي علمي آموزشي رو به پيشرفت است . تلاش هاي بسيار زيادي توسط افرادي مانند راجر پترز و جرالد ادلمن ، انجام شده است ، تا هوش مصنوعي را تكذيب كنند و نشان بدهند اجراي آن غيرممكن است .
اما هيچ يك از اين تلاشها تاكنون به نتيجه نرسيده است و اين تنها به خاطر عدم توافق با تحليلگران فلسفي آنها است و همچنين شايد به اين علت است كه آنها نتوانستند الگوي منطقي و جايگزيني تهيه كنند.
پيشرفت ما در علم ، است و همچنين شايد به اين علت است كه آنها نتوانستند الگوي منطقي و جايگزين تهيه كنند، پيشرفت ما در علم ، از ساختن اشيا و اجراي آزمايشها حاصل مي شود و خروج ماشينهاي جديد و عجيب ازآزمايشگاه هاي هوش مصنوعي، ابدا پايان نيافته است . برعكس ، اخيراٌ توسط دستاوردهاي بيولوژيكي جديد تقويت شده است . در حقيقت هدف گذاري قديمي احيا شده است .
پيش بينيپروفسور كوين وارويك
پروفسور كوين وارويك اخيراٌ پيش بيني كرده است كه روشهاي جديد ما را به هوش مصنوعي در سطح بشري هدايت مي كند. من و بسياري ديگر مانند من در هوش مصنوعي جديد، تصور مي كنيم كه هنوز هوش مصنوعي در مرحله « فيزيك پيش از نيوتن » است ، و علت اين است كه راه مشخصي براي رسيدن به هوشي در سطح بشري ، از طريق ربات هايبي مصرف قديمي و برنامه هاي نرم افزاري شكننده كه ما امروزه در اختيار داريم ، وجود ندارد ، يك سري كنكاشهاي علمي عميق لازم است .
دلیل ضرورت استفاده از ربات
آنچه كه ما تلاش مي كنيم تا در نسل بعدي انجام دهيم ، اين است كه بفهميم مسايل ضروري و مهم ، كدام ها هستند ، ممكن است هرگز اتفاق نيفتد اما نه به آن دليلي كه شما فكر مي كنيد من فكر مي كنم افرادي كه فكر مي كنند رباتها دنيا را پريشان مي كنند ، بايد به كنفرانس هاي رباتيك بروند و ببينند كه چگونه رباتها تلاش مي كنند تا فقط راه بروند !
آنها به زمين مي خورند ، به ديوارها برخورد مي كنند و با پاها يا چرخهايشان در هوا معلق هستند ، آنها بيشتر درمانده هستند تا تهديد آميز ، آنها واقعا شيرين هستند ، من يك بار در آزمايشگاه رباتيك MIT بودم و به COG ، آخرين رباط رادني بروك ، نگاه مي كردم ، شبيه انسان بود ، اما پا نداشت ، يك پيكره از نيم تنه به بالا ، با دو چشم و … من آن را در يك بعد ازظهر يكشنبه در آزمايشگاهي تاريك ديدم كه همه به خانه هايشان رفته بودند و من برايش واقعاٌ احساس تاسف كردم .
فرق بین ربات و جانداران
اگر شما به فرق بين اين موجود و آنچه بيشتر جانداران در زندگي شان تجربهمي كنند ، كه توسط گروهي از بزرگسالان در احاطه هستند و كنار پدرو مادرشان رشد مي كنند كه دايم مراقب آنها هستند ، توجه كنيد ، آن وقت متوجه مي شويد كه اين سيستمهاي مصنوعي نوعي زندگي هاي بسيارمحدودي دارند.
بحثي كه من بيان مي كنم اين است كه ممكن است براي سيستم هاي هوش مصنوعي محدوديتهايي وجود داشته باشد ، اما نه به دليل فرضيه … هوش مصنوعي نيرومند غلط است … ، بلكه به دلايل ديگري ، شما نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه هوشمندهاي مصنوعي منفرد و منزوي ، تنها در آزمايشگاهها ، بسازيد .
مگر اينكه اين موجودات بتوانند فرصت داشتن فرهنگ و تمدني را داشته باشند . اما ما نمي توانيم ميليونها از اين روبانها را بسازيم و اين امكان را براي آنها فراهم كنيم كه تمدن ، زبان و اجتماعات ابتدايي خود را توسعه دهند ، ما نمي توانيم ، زيرا زمين قبلا پر شده است .
– بنابراين چه اتفاقي مي افتد ؟
در سي سال آينده كه انواع جديدي از ماشينهاي القا شده از حيوانات( كه بسيار آشفته تر و غيرقابل پيش بيني تر از آنچه تا كنون ديده ايم خواهند بود) به وجود آيند ، چه اتفاقي خواهد افتاد ؟ اين ماشينها در طول زمان ، در جهت هماهنگ با ما و دنيا ، تغيير خواهند كرد. اين ماشينهاي صامت و شبه حيوان، هيچ شباهتي به انسان ندارند ، اما به تدريج شبيه نوعي جانور عجيب وناآشنا خواهند شد، ماشينهاي شبه جانور چه مشكلاتي خواهند داشت ؟
مشكلات رباتها
نوعي از مشكلات كه ما با آنها مواجه هستيم ، مقداري خطا و اغتشاش و نويز است . تمركز ويژه بر روي رفتارهايي خواهد بود كه آموزش آنها آسانتر از انجام آنهاست ، ( ما مي دانيم كه چگونه راه برويم ، اما نمي توانيم به راحتي توضيح بدهيم چگونه آن را انجام مي دهيم ) . بدنهاي مختلف ، ديناميكهاي مختلفي دارند، ربات هايي كه مي توانند راه رفتن را ياد بگيرند، مي توانند ساير مهارتهاي حركتي را نيز انجام دهند ، برخي از كاربردهاي اين جانوران مصنوعي در كارهايكي است كه مردم آنها را خسته كننده يا تكراري و يا خطرناك مي دانند ،
مثال
مثل : تصفيه زباله هاي سمي ، تصفيه معادن ، كشاورزي ، استخراج معادن مين گذاري ، انهدام و كاوش هاي رباتي . همچنين هر كاري كه در حال حاضر توسط حيوانات انجام مي شود ، مورد توجه قرار دارد. ما با رادار ردياب سياره مريخ آشنا هستيم و نمونه هاي ديگري هم هست كه مامي توانيم روبات هاي خودكار را نه تنها به مكان هاي ناشناس ، بلكه به ماموريتهاي انتحاري نيز بفرستيم . ( البته هيچ ماشيني نمي ميرد ، زيرا ما مي توانيم مغز آن را در بدن جديدي راه اندازي كنيم ).
آيا اين رباتها در آينده جايي در خانه هاي ما خواهند داشت
اين كه آيا اين رباتها در آينده جايي در خانه هاي ما خواهند داشت ، سئوال جالبي است . اگر اين اتفاق بيفتد ، من فكر مي كنم به علت اين خواهد بود كه روباتها مثل نوعي حيوان اهلي رفتار خواهند كرد و بيشتر جذاب خواهند بود تا وحشتناك ، اگر موجود زنده شما بميرد ، شما هرگز نمي توانيد يكي ديگر مثل آن را زنده كنيد .
ماشينها در آينده شبيه اين خواهند بود و خانواده روباتها بعد از چندين سال مانند يك حيوان اهلي ، غير قابل تعويض خواهند شد ، سخت افزار نيز عامل مهمي در نحوه پيشرفت و ترقي هوش مصنوعي است ، هيچ كس يك جاروبرقي رباتيك را با قيمت بسيار بالانمي خرد هر چند كه چشمهاي درشت زيبايي بر روي آن نقشاشي شده باشد يا حتي صدايي داشته باشد كه به شما بگويد : … من عاشق شما هستم …! بسياري از فعاليتهاي فكري نياز به ايجاد يك حيوان مصنوعي دارند .
مهمترين فرضيه اي كه بايد حل شود اين است
مهمترين فرضيه اي كه بايد حل شود اين است كه : … زبان چيست و چگونه مي توانيم جهان را طبقه بندي كنيم … ، ما مي گوييم … اين ميز است … و اسامي ديگري براي ساير اشيا به كار مي بريم . اما يك حشره چه كار مي كند ؟ يك حشره چگونه اشيا را تشخيص مي دهد ؟ چه اطلاعاتي از درون آن مي گذرد ؟ آنها از چه نوع ساختمان اطلاعاتي استفاده مي كنند ؟
هر روباتي بايد يك زبان دروني كه براي سيستم آن در نظر گرفته شده است ، ياد بگيرد ، و او بايد اين زبان راخودش بياموزد ، چون هر تعريفي كه ما سعي كنيم به آن تحميل كنيم ، از يك دنياي حسي حركتي متفاوت ناشي ميشود كه براي اين روبات معنايي ندارد.